آخرین مطالب
امکانات وب
ولی دوست دارم بدونم دقیقا چی اتفاقی باید بیافته
تا آدما انقدر نخوان سر اینکه بدبختن با من چونه بزنن!
این روزا با هر کی که حرف میزنی یه جوری میگه وضع من از تو بدتره که انگار افتخاره...
حالا وضعش بدتره چجوری بدتره؟
مثلا سریالی که میخواد ببینه این هفته جای دو قسمت یک قسمتش پخش میشه فقط!!
یا مثلا چون بهش گفتم حق نداره به اون بدبختی که هر دو هفته یه بار فقط دو روز میبینتش بگه محله ای که از بچگی توش بزرگ شدی آشغاله!!
ببین
اینکه از سن کم یجورایی حس کردم که مسئولیت خانوادم باهامه
یا اینکه هیچوقت حس نکردم یه بابایی دارم
یا اینکه حتی به دعواهای پدرا و دختراشون که تهش به لوس کردنه دخترا توسط باباشون حسودیشون میشه
یا اینکه برای هر چیزی که میخواستم کلی تلاش کردم
یا اینکه وقتی کسی مشکلی داره درجا باید براش بدوام ولی توی مشکلات خودم تنهام و حتی وقتی توی خلوت خودم دارم نق میزنم سر و کله ی یکی پیدا میشه و میگه اه چقدر غر میزنی!! (خوب گمشو بیرون مگه مجبورت کردم بشینی ور دلم!؟)
هیچکدومه اینا اذیتم نمیکنن
ولی حداقل یکی درکم کنه
بفهمتم
توی این بدو بدو
توی اینهمه ناآرومی که دارم
حداقل اگه حالمو نمیپرسن
نگن چرا سراغمو نمیگیری!!
لم ندن روی مبل خونه ی دوست پسرشونو بگن چرا حرف نمیزنی!!
و هزار تا چیز دیگه...
بیشتر از فشار اطرافم
انتظاراست که داره لهم میکنه
2455...برچسب : نویسنده : 3ye3divune5 بازدید : 120